ABS (anti lock brake system |
یستم ضد قفل ترمز: این سیستم معمولاً بهصورت الكترونیكی كنترل شده و در زمان ترمزگیری ابتدا قفل شدن چرخ را حس كرده و فشار هیدرولیك را در چرخهایی كه در حال لیز خوردن هستند كاهش میدهد. |
Air bag
كیسه هوا: كیسهای با قابلیت باد شدن كه در محلهایی از اتاق خودرو جاسازی شده ( از جمله داخل فرمان و داشبورد روبهروی سرنشین جلو) و در زمان برخورد وسیله نقلیه به جسمی محكم سریعاً خارج شده و پر از باد میشود تا از برخورد راننده یا سرنشین با شیشه جلو و فرمان ممانعت كند.
AIR cleaner
صافی هوا:محفظهای فلزی یا پلاستیكی حاوی المنتی فیلتر كننده است كه وظیفه آن گرفتن گرد و غبار و آشغالها از هوای ورودی به موتور میباشد
AIR Filter element
فیلتر هوا: فیلتر موجود در صافی هوا كه غالباً از نوعی كاغذ پلیسه خورده ساخته میشود و در دورههای زمانی معین باید تعویض شود.
Allen key
آچار آلن: آچاری شش گوش است كه در داخل حفره شش ضلعی انتهای پیچهای آلنی قرار گرفته و برای باز كردن و بستن آنها استفاده میشود.
Aligator clip
انبر سوسماری: نوعی انبرك فلزی نوك دراز و فنردار است كه نوك آن دندانهدار بوده و از آن برای برقراری اتصالات موقت الكتریكی استفاده میشود.
Alternator
دینام : از اجزای سیستم برقی وسیله نقلیه كه انرژی مكانیكی دریافتی از موتور را به انرژی الكتریكی تبدیل میكند به این وسیله ضمن شارژ باطری، سیستمهای استارت، احتراق و لوازم برقی را بهكار میاندازد.
AMP(Ampere)
آمپر: واحد اندازهگیری جریان الكتریكی را آمپر میگویند. یك آمپر برابر است با مقدار جریان تولید شده توسط یك ولت در مقاومت الكتریكی یك اهم .
Anaerobic sealer
موم عایق(غیر هوازی): مادهای است كه برای پیشگیری از شل شدن پیچ و مهرهها به دور آنها مالیده میشود. كلمه غیر هوازی به این معناست كه این موم توسط اكسیژن فعال نمیشود.
Anti freeze
ضد یخ : مادهای كه غالباً اتلین كلیكول بوده و با آب مخلوط شده و در رادیاتور خودرو، تزریق میشود تا در فصل زمستان از یخ زدن آب پیشگیری كند. ضد یخ حاوی مواد شیمیایی برای پیشگیری از پوسیدگی، زنگ زدگی و یا تشكیل رسوبات میباشد.
Antiseize compound
ماده ضد جوش خوردگی: پوششی كه احتمالاً جوش خوردن اتصالاتی نظیر، پیچ و مهرههای منیفولد اگزوز را كه در معرض حرارتهای زیاد قرار دارند كاهش میدهد.
Asbestos
فیبر نسوز: ماده معرفی فیبر مانند با مقاومت زیاد در برابر حرارت كه غالباً در تركیب مواد لنت ترمز بهكار میرود. فیبر نسوز برای سلامتی مضر بوده و غبار ایجاد شده توسط لنت ترمز نباید استنشاق شود.
Axel
محور ( اكسل): شافتی كه چرخ بر روی آن قرار میگیرد و گاهی نیز به همراه چرخ میچرخد . محوری كه چرخهای طرفین خودرو را به هم وصل میكند اكسل نامیده میشود. اكسلی كه نیروی موتور را به چرخها منتقل میكند به اكسل محرك معروف است.
Axle shaft
شافت اكسل: شافتی كه در طرفین دیفرانسیل قرار میگیرد و نیرو را از دیفرانسیل به چرخهای متحرك منتقل میكند.
Ball b earing
بلبرینگ: مجموعهای شامل دوقفسه داخلی و خارجی با جنس سخت است كه ساچمههای كروی از جنس فولاد سخت بین آنها قرار میگیرد و بهعنوان یاتاقان ضد اصطكاك عمل میكند.
Bearing
یاتاقان: نیم حلقهای پهن كه برروی شافت متحرك و یا درون حفره حلقوی محل قرار گرفتن شافت قرار میگیرد و باعث كاهش اصطكاك و ساییدگی شافت یا حفره آن میشود.
Big end bearing
یاتاقان میللنگ: یاتاقانی كه در محل اتصال شاتون به میل لنگ قرار میگیرد.
Bleed nipple
سوزن یا شیر هواگیری : دریچهای كه در سیلندر ترمز، محفظه صفحه ترمز یا دیگر اجزای هیدرولیك قرار میگیرد و برای تخلیه هوای موجود در سیستم مربوطه باز میشود، به این دریچه، پیچ هوا گیری نیز میگویند.
Brake disk
دیسك ترمز : قطعهای از سیستم تعلیق و ترمز دیسكی كه همراه چرخ میچرخد و در هنگام ترمز گیری لنت ترمز بر روی آن قرار میگیرد.
Brake bleeding
هواگیری ترمز: روشی برای تخلیه هوا از لولههای هیدرولیك در سیستم ترمز هیدرولیكی است.
Brake drum
كاسه ترمز: قسمتی از سیستم تعلیق (عموماً چرخ عقب) و ترمز كاسهای كه همراه چرخ میچرخد و در هنگام ترمزگیری، كفشك ترمز بر روی آن قرار میگیرد.
Brake lining
لنت ترمز: مادهای زبر است كه در هنگام ترمز گیری به صفحه یا كیسه چسبیده و باعث كاهش سرعت وسیله نقلیه میشود. لنت معمولاً توسط چسب یا پرچ به كفشكهای ترمز متصل میشود.
Brake pads
بالشتك ترمز: بالشتكهای قابل تعویضی كه در هنگام ترمز گیری به دیسك ترمز میچسبند. این بالشتكها از جنس فلز بوده و لنت ترمز بر روی آن پرچ شده است.
Brake shoe
كفشك ترمز: صفحه فلزی هلالی شكلی كه لنت ترمز برروی آن پرچ شده در هنگام ترمز به كاسه ترمز (كاسه چرخ) میچسبد.
Breaker bar
اهرم: دستهای بلند كه برای ایجاد نیروی بیشتر به دسته آچار اضافه میشود.
Bulk head
صفحه جداكننده قسمت موتور از قسمت سرنشین در اتاق خودروها
Caliper
كولیس: نوعی ابزار اندازهگیری كه میتواند ابعاد خارجی اجسام مانند ضخامت و همچنین ابعاد داخلی، مانند قطر و عمق را اندازهگیری كند. قطعهای ثابت از یك مجموعه ترمز دیسكی كه قسمتی از دیسك را احاطه كرده و حامل لنتهای ترمز است. همچنین كالیپر در بردارنده اجزای هیدرولیكی است كه در زمان ترمزگیری باعث درگیر شدن لنتها با دیسك میشود.
Camshaft
میل سوپاپ: شافتی كه یك سری زائده بادامی شكل به نام بادامك بر روی آن تعبیه شده و مكانیزم سوپاپها را به كار میاندازد. این شافت به وسیله چرخ دنده، زنجیر و یا تسمه گردانده میشود.
Canister
كانیستر- مخزن جذب بخارات بنزین: محفظه یا ظرفی در سیستم كنترل توزیع سوخت كه حاوی تكههای كوچك كربن برای جذب رطوبت و بخار از سیستم سوخت است.
Carbure Tlor = Carburetor
كاربراتور: مجموعهای كه سوخت و هوا را با نسبتهای مناسب مخلوط میكند تا حداكثر قدرت ممكن را از عمل احتراق حاصل از جرقه شمع در یك موتور احتراقی ارائه دهد.
Caste llated nut = Castle nut
مهره اشپیلخور- مهره چاكدار: لبههای این مهره مانند لبههای فوقانی قلعههای قدیمی، دارای كنگره است و علت نامگذاری آن نیز به دلیل همین تشابه است. در تنظیم چرخها، به شیب رو به جلو یا رو به عقب محور فرمان كاستور گفته میشود. وقتی Castor محور فرمان در نقطه بالایی به طرف عقب مایل باشد، شیب آن مثبت فرض میشود.
Cataly Tic Converter
مبدل كاتالیزی: قسمتی از سیستم اگزوز شبیه به صدا خفهكن كه آلودگیهای ویژهای را از دود خروجی موتور جذب و به گازهایی بیضرر تبدیل میكند.
Circlip
خار حلقهای: گیره یا خاری حلقوی شكل كه برای جلوگیری از حركت مضاعف قطعات استوانهای و شافتها در انتهای دامنه حركت آنها نصب میشود. خار حلقهای داخلی، در داخل شیاری در سیلندرها و خار حلقوی خارجی در شیاری كه روی بدنه خارجی قطعات استوانهای نظیر شافت وجود دارد، قرار میگیرد.
Clearance
خلاصی- لقی: مقدار فضای خلاصی بین دو قطعه، مثلاً بین پیستون و دیواره سیلندر و یا یاتاقان و محور آن
Coil Spring
فنر حلقوی یا مارپیچ- فنر لول: فنری مارپیچی از جنس فولاد ارتجاعی كه در اندازههای مختلف و در قسمتهای مختلف خودرو به كار میرود. مثلاً فنر برگرداننده شناور بنزین و فنر سوپاپها
Compression
تراكم: كاهش حجم، افزایش فشار و افزایش دمای یك گاز كه بر اثر كم كردن حجم و فضای اشغالی آن، حادث میشود.
Compression ratio
نسبت تراكم: نسبت بین حجم سیلندر در زمانی كه پیستون در بالاترین نقطه كورس قرار دارد با حجم سیلندر در زمانی كه پیستون در پایینترین نقطه كورس خود قرار دارد.
Constant velocity Joint (CV Join)
نوعی اتصال چهار شاخ كه ارتعاشات ناشی از انتقال قدرت تحت زاویهای را برطرف میكند.
Core Plug
پولك موتور: پولكی بشقابی یا فنجانی شكل كه هنگام مونتاژ موتور در بدنه سیلندر و درون حفرههایی مخصوص قرار میگیرد. این پولك هنگام یخ زدن و یا انبساط آب سیستم خنككاری، بیرون زده و مانع تركیدن بدنه موتور میشود. به این پولك در پوش انبساطی نیز گفته میشود.
Crank case
كارتر: قسمت زیرین بلوك موتور كه میللنگ در داخل آن میگردد.
Crank Shaft
میللنگ: مهمترین عضو گردانده داخل موتور كه درون كارتر حركت چرخشی داشته و از طریق قسمتهای پلهای شكل خود به شاتونها متصل است.
Crocodile Clip
گیره سوسماری: گیرهای انبر مانند با دهانههای دندانهدار برای برقراری اتصالات موقت الكتریكی.
Diagnostic Code
كد عیبیابی- كد شناسایی: كدهایی كه با اتصال كامپیوتر برنامهریزی شده برای تشخیص عیب موتور به موتور، میتوان به آنها دست یافت. این كدها، نمایانگر محل دارای مشكل در موتور هستند.
Disk Brake
ترمز دیسكی: نوعی سیستم ترمز كه در آن با سایش لنتها بر روی یك صفحه دیسك متصل به چرخ، عمل ترمزگیری انجام میشود.
Double - Over head Cam (DOHC)
میل سوپاپ دوتایی: میل سوپاپ برخی موتورها دارای دو میل سوپاپ هستند كه یكی برای سوپاپهای هوا و یكی برای سوپاپهای خروج دود تعبیه شدهاند.
Drive belt
تسمه: نواری از جنس لاستیك كه برای به حركت در آوردن دینام، پمپ آب، پمپ هیدرولیك فرمان، كمپرسور كولر و نظایر آن، با استفاده از نیروی پولی میللنگ بهكار میرود.
Drive shaft
شافت محرك - پلوس: هرگونه شافتی كه برای انتقال حركت به كار میرود. از این واژه غالباً برای اشاره به شافت پلوس استفاده میشود.
Drum brake
ترمز كاسهای: نوعی ترمز كه از استوانه فلزی كاسهای شكلی استفاده میكند كه به سطح داخلی چرخ متصل شده است. هنگامی كه پدال ترمز فشرده میشود، لنتهای منحنی شكل به دیواره داخلی كاسه چرخ ساییده شده و باعث ایجاد حالت ترمز در چرخها میشوند.
EGR Valve
دریچهای كه برای وارد كردن گازهای خشك خروجی از موتور به مسیر جریان هوای ورودی به موتور تعبیه شده است.
(ECU) Electronic Control Unit
واحد كنترل الكترونیكی: كامپیوتری كه سیستمهای جرقهزنی و تزریق سوخت یا سیستم ضدقفل ترمز و مانند آنها را كنترل و هدایت میكند.
(EFI) Electronic Fuel Injection
تزریق سوخت الكترونیكی: نوعی سیستم سوخترسانی كامپیوتری كه سوخت را از طریق انژكتورها به محفظه احتراق میرساند.
Emergency Brake
ترمز اضطراری یا دستی: نوعی سیستم ترمز مستقل از ترمز هیدرولیكی اصلی كه میتواند در صورت بروز اشكال در ترمزهای اصلی برای كاهش سرعت یا متوقف كردن خودرو مورد استفاده قرار گیرد. این وسیله، بدون فشردن پدال ترمز باعث ساكن ماندن وسیله نقلیه میشود. ترمز دستی، شامل یك اهرم دستی است كه به صورت مكانیكی از طریق یكسری كابل و اتصالات، ترمزهای جلو یا عقب را به كار میاندازد. ترمز اضطراری به ترمز دستی یا ترمز پارك نیز معروف است.
End Float
میزان حركت طولی بین دو قطعه. مثلاً، در مورد میللنگ، فاصلهای كه میللنگ در امتداد سیلندر به جلو و عقب حركت میكند را دامنه حركت آن میگویند.
(EMS) Engine Management System
سیستم برنامهریزی موتور: نوعی سیستم كامپیوتری كه سیستم تزریق سوخت و سیستم احتراق را از طریق برنامهریزی جامع، هماهنگ میكند.
Exhaust Manifold
منیفولد اگزوز: قطعهای با گذرگاههای متعدد كه گازهای خروجی از موتور از طریق آن، محفظه احتراق موتور را ترك كرده و وارد لوله اگزوز میشوند.
Fan Clutch
كلاچ فن موتور: نوعی وسیله اتصالدهنده (كلاچ) كه حاوی مایعی لزج است و سرعتهای متغیری را برای فن موتور به نسبت سرعت موتور تأمین میكند.
Feeler Blade
تیغه فیلر: ابزاری با یك نوار تیغهای نازك از جنس فولاد سخت با ضخامتهای مشخص و دقیق كه برای بررسی و یا اندازهگیری فاصلههای كوچك بین قطعات، مورد استفاده قرار میگیرد.
Firing order
زمانبندی احتراق: زمانبندی مربوط به احتراق و جرقهزنی سیلندرها كه از سیلندر شماره یك آغاز میشود.
Fly Wheel
فلایویل- چرخ طیار: نوعی چرخ دوار سنگین كه انرژی جنبشی را جذب و ذخیره میكند. وظیفه فلایویل كه به سر میللنگ متصل میشود، تعدیل لرزشها و ضربات ناشی از احتراق سیلندرها و یكنواخت كردن گردش شافت خروجی موتور است.
Free Play
خلاصی: میزان حركت و یا لقی یك اتصال یا مجموعهای از قطعات كه باعث ایجاد وقفه بین اعمال نیرو و حركت عملی میشود. مثلاً، میزان حركت پدال ترمز قبل از فعال شدن پیستونها، در سیلندرهای ترمز.
Fuse
فیوز: قطعهای الكتریكی كه از یك مدار، در مقابل بار بیش از حد، محافظت میكند. فیوز، حاوی قطعهای فلزی و نرم است كه برای عبور جریانی مشخص، تنظیم شده و در صورت عبور جریان بیش از مقدار تعیین شده، مدار را قطع میكند.
Fusible Link
اتصال فیوزی: وسیلهای محافظتی برای مدار كه شامل فلزی هادی است و توسط عایقی مقاوم در برابر حرارت، احاطه شده است. فلز هادی، از سیمی كه تحت محافظت آن قرار دارد، نازكتر است و به همین دلیل، ضعیفترین نقطه مدار است.
GAP
دهانه شمع: فاصلهای كه جرقه باید در جهش از الكترود مركزی به الكترود جانبی نوك شمع، طی كند. همچنین، این واژه به فاصله بین پلاتین و یا به فاصله بین روتور و كوئل نیز گفته میشود.
Gasket
واشر: قطعهای نازك و نرم كه معمولاً از جنس نمد، فایبرگلاس، فیبر یا فلز نرم ساخته میشود و برای اطمینان از عدم نشتی بین دو سطح فلزی نصب میشود. مثلاً، واشر سرسیلندر، اتصال بین بلوك سیلندر و سرسیلندر را عایقبندی (آببندی) میكند.
Gauge
گیج - نشاندهنده: وسیلهای نمایشگر روی صفحه نمایش جلوی راننده كه برای مشاهده شرایط كاری موتور مورد استفاده قرار میگیرد. نشاندهندههای عقربهای را گیج آنالوگ و نشان دهندههای دیجیتال را گیج دیجیتال مینامند.
Half Shaft
شافت گردانی كه قدرت را از دیفرانسیل به چرخها منتقل میكند- پلوس
Harmonic Balancer
وسیلهای كه برای كاهش ارتعاشات كششی یا پیچشی در میللنگ طراحی شده و ممكن است در پولی میللنگ تعبیه شده باشد. این وسیله به ارتعاشگیر یا لرزهگیر نیز معروف است.
Hone
ابزاری ساینده برای رفع ناصافیها و كجیهای كوچك و یا ناهمواریهای كوچك در قطر سیلندر، سیلندر ترمز و مانند آن.
Hydraulic Tappet
تایپیت هیدرولیك- استكانی سوپاپ: قطعهای كه بین سوپاپ و میل سوپاپ قرار گرفته و با استفاده از فشار روغن سیستم روغنكاری موتور، تماس دائم بین سوپاپ و میل سوپاپ را فراهم میسازد و بهطور اتوماتیك خود را با تغییرات طولی سوپاپ تنظیم میكند. تایپیت، باعث كاهش صدای سوپاپها نیز میشود